به غسالخانه نبرید مرا!!!!
من از مرده شور ها میترسم....
انها عاشق من نیستند که نوازشم کنند....میترسم کبود کنند تمام بدنم را!!!
بگویید او خودش بیاید...بگویید خودش کفنم کند...رو به قبله نه!!
رو به اغوشش...بگویید موهایم را بریزد روی صورتم و ببندد چشمهایم را.....ولبانم نه نه نگذارید ببوسد لبانم را!
شنیده ام شگون ندارد....ب
گویید بجای اذان و دعا نامش را انقدرتکرارکند در گوشم تا بلکه این دم اخر ایمان بیاورم به خدا......!
بگویید خودش خاک بریزد روی تنم و برود و برنگردد....
اخر وقتی هست دل مردن ندارم!همین....تمام شدند حرفهایم........
اگر نیامد...فقط....فقط به او بگویید همین خیابان ها و پنجره ها قاتل جانم شدند!
بگویید او بی تقصیر است....فقظ...فقط کمی نیامد!
خداوندا امضا کن.....
به یکتایی ات قسم کم اورده ام....بازکن نامه را....
استعفای من است از زمینت.......مبارک خودت باشد........
(اینجا کسی مرا دوست ندارد!)
[ بازدید : 27 ] [ امتیاز : 5 ] [ نظر شما : ]